ماهنامه شمیم شمال

گیلان، مازندران، گلستان ۰۱۹۲۴۲۱۱۰۶۰ ۰۹۳۹۴۲۱۱۰۶۰ مدیرمسئول:سیدتراب سیدجواهری سردبیر:مازیارعارفانی مدیرفنی:رحیم ناظریان

ماهنامه شمیم شمال

گیلان، مازندران، گلستان ۰۱۹۲۴۲۱۱۰۶۰ ۰۹۳۹۴۲۱۱۰۶۰ مدیرمسئول:سیدتراب سیدجواهری سردبیر:مازیارعارفانی مدیرفنی:رحیم ناظریان

افزایش صید غیرمجاز و نسل ماهی ها رو به انقراض

نتیجه بیکاری و فقر برخی ساحل‌نشینان تنکابن:
افزایش صید غیرمجاز و نسل ماهی ها رو به انقراض
سخن سردبیر: مازیار عارفانی
  


پیرمردی می‌گفت در ایام قدیم وقتی هوس ماهی می‌کردیم، کافی بود تا ظرفی بزرگ (تشت یا آبکش) برداریم و به سوی رودخانه چشمه‌کیله روان شویم، مسلماً دست خالی برنمی‌گشتیم. طبق نقل‌قول وی، هیچکس به ماهی‌کپور و کفال و ... حتی نگاه نمی‌کرد و صید اصلی، ماهی‌آزاد بود و کمی اگر تخفیف می‌دادند، ماهی‌سفید!!! اما حالا خیلی‌ها حتی به تولخوس(گل‌خوس) و زالون نیز قانع هستند و ماهی تبدیل به یک غذای اشرافی شده، راستی خزر و رودخانه‌های غرب مازندران را چه شد که به این روز افتاده‌اند؟ مشکل از کجا آب می‌خورد؟ 


یکی از روزهای دل‌انگیز بهار1391 چند کیلومتری در امتداد ساحل دریای نیلگون تنکابن قدم می‌زدم و تا چشم کار می‌کرد، صیادان غیرمجاز بر روی پهنه دریا، دام‌های خود را گسترانیده بودند، حتی قسمتی از دریا که پشت اداره شیلات تنکابن قرار دارد نیز از این قاعده مستثنا نبود.

تورها در ردیف‌های متوالی قرار داشت و تا فاصله 300متر از ساحل، کیلومترها و کیلومترها در تصرف بود، این موضوع در خود پیغامی وحشتناک برای ماهیان نهفته داشت: هیچ ماهی بازیگوشی نیز نمی‌تواند از چنبره این دام‌ها بگریزد!! آخر ماهی بدبخت و بیچاره ما مگر می‌تواند از چند تور خودش را برهاند و دوباره به آغوش آبی دریا باز گردد؟ پس نتیجه می‌گیریم که سرنوشت محتوم تمام ماهیان حاشیه ساحل، چیزی جز به دام‌افتادن نیست. این موضوع برای من بسیار تاسف‌انگیز بود، پس با صفت‌اله‌برخی، رئیس اداره شیلات شهرستان‌تنکابن تماس می‌گیرم و ماجرا را از وی جویا می‌شوم. اما ایشان پاسخ قانع‌کننده‌ای ندارد و فقط می‌گوید مسئولیت این موضوع برعهده پایگاه حفاظت از آبزیان غرب‌مازندران، واقع در نشتارود است.
تحقیقات خودم را ادامه می‌دهم و متوجه می‌شوم که فرمانده پایگاه حفاظت نیز اجازه مصاحبه ندارد و مقامات بالادست، در استان می‌بایست پاسخگوی سوالات من باشند. تمام درها برای ادامه این گزارش خبری انگار بستر شده‌اند، اما هر خبرنگاری برای خودش حتماً یک فوت کوزه‌گری دارد. پس اول از همه سراغ نشریاتی می‌روم که در طول این چند سال، درباره شیلات، ماهی دریای خزر و پایگاه حفاظت مطلب نوشته‌اند و به اطلاعات جالبی دست پیدا می‌کنم، بعد با کمی وب‌گردی، یافته‌هایم کامل‌تر می‌شود و در آخرین مرحله سراغ کسانی می‌روم که می‌دانم درباره این مسائل اطلاعات خوبی دارند و البته کمی هم کارآگاه‌بازی در می‌آورم و شبیه شرلوک‌هلمز سرنخ‌های مهمی را از بعضی جاها به دست می‌آورم. خب کار خبرنگار همین است دیگر... گاهی مجبور است خودش درها را باز کند.
قبل از هر چیز می‌فهمم که یگان حفاظت حدود 65کیلومتر ساحل از کلارآباد تا میدان‌بار تنکابن را تحت پوشش دارد، اما نکته جالب اینجاست که این محدوده فقط توسط 4نفر حفاظت می‌شود، که از این 4نفر، یکی در رودخانه چشمه‌کیله و دیگری در رودخانه تیل‌برده‌سر مستقر است. بنابراین اولین سوالی که در ذهنم ایجاد می‌شود این است که آیا با این تعداد می‌شود، چنین محدوده‌ای را حراست کرد یا خیر؟ ولی ماجرا وقتی پیچیده‌تر می‌شود که می‌فهمم قایق‌های یگان‌حفاظت تقریباً بیش از 20سال قدمت دارند و این درحالی است که برخی صیادان به قایق‌های تندرو و دوربین‌های مادون‌قرمز برای صیادی در شب مجهز هستند. البته نباید از یاد برد که اکثر صیادان غیرمجاز جوان و دارای قدرت‌بدنی بالا هستند و نیروهای گشت یگان حراست< اکثراً بالای 20سال سابقه کار دارند و حسابی پا به سن گذاشته‌اند، که این خود حاکی از این است که در صورت هرگونه درگیری فیزیکی، نتیجه امر کاملاً واضح و روشن است.
شاید حالا در ذهن شما این سوال ایجاد شود که مگر ممکن است درگیری فیزیکی هم به وجود آید؟ که با قاطعیت باید گفت: آری! متاسفانه بارها و بارها این نزاع و جدال بین نیروهای یگان حفاظت و صیادان غیرمجاز به وجود می‌آید و شاید یکی از مهمترین نمونه‌هایش، درگیری دو نفر با استفاده از قمه و سلاح سرد با یکی از مأموران بود که این پرونده هنوز پس از گذشت بیش از 3ماه در حال بررسی است. در ضمن باید اضافه کنم، حتی گاهی پیش می‌آید که موادمخدر و ... نیز از صیادان ثبت و ضبط می‌شود و مسائل عدیده‌ دیگری که در این مقال نمی‌گنجد.
اما اگر از دستگیری و نزاع بر روی دریای آرام و آبی سواحل تنکابن بگذریم، مسائل قضایی این پدیده نیز جای تأمل دارد، بسیاری از صیادان با حربه‌های مختلف از دست قانون می‌گریزند. مسلماً هیچ صیادی وقتی مطمئن می‌شود که خود به دام افتاده، تور و ماهی را در قایق نگه نمی‌دارد و با رها نمودن ابزار ماهیگیری در آغوش دریا، به راحتی تبرئه می‌شود. البته اگر فرصت این کار را هم پیدا نکند، راه‌های میانبر دیگری نیز، وجود دارد. مثلاً در یکی از جالب‌ترین پرونده‌ها، صیادی را که با تور و ماهی دستگیر کردند، وی مدعی شد که برای نجات 2 صیاد دیگر که اسیر طوفان شده بودند، وسایل آنها را در قایق خود نهاده، تا آنها سوار بر تیوپ خود و بدون دغدغه بتوانند از شر امواج نجات پیدا کرده و به ساحل برسند و خودش اصلاً ماهیگیری بلد نیست و این وسایل ربطی به او ندارد. بله! به همین راحتی راه برای تبرئه شدن باز می‌شود.
حال بهتر است کمی از منظر اجتماعی نیز به این قضیه نگاهی کنیم. چرا برخی افراد، تمام خطرات صیادی غیرمجاز را به جان می‌خرند و حاضرند با یگان حفاظت و دستگاه‌های قضایی و طوفان و .. دست و پنجه نرم‌کنند و همچنان بر فعالیت خود اصرار می‌ورزند؟! شاید دلیل این امر را باید در بیکاری و فقر برخی ساحل‌نشینان تنکابن جستجو کرد که جز این کار چاره‌ای دیگری ندارند و اگر همین آبراهه تامین معشیت کاملاً بر آنان بسته شود، سراغ کارهای خطرناک‌تر و خدای نکرده مخرب‌تری می‌روند. یگان‌حفاظت با تمام کمبود نیرو و امکانات، در حد بضاعت خود تلاش‌های بسیاری را نموده و طبق اطلاعاتی که من به دست آورده‌ام، حدود 15تن دام(تور ماهیگری) خشک، در سال90 و 4تن دام خشک در فروردین91 در منطقه تنکابن ثبت و ضبط کرده‌ است. بنابراین صیادی که همواره دام خود را در معرض تخریب و مصادره می‌بیند و هزار بلای دیگر را به جان می‌خرد، در حقیقت چاره دیگری برای امر معاش ندارد و باید این مشکل را از ریشه حل نمود، نه اینکه فقط به فکر برخورد و ارعاب بود. البته یافته‌های من حاکی از این است که یگان حفاظت در سال جدید برنامه‌های فرهنگی گسترده‌ای برای این موضوع مدنظر گرفته و حتی در این رابطه چند جلسه با ائمه جمعه شهرهای مربوطه داشته، که این امر جای بسی خرسندی است.
در نهایت هرچند محوریت بحث ما بر روی دام‌های غیرمجاز بود، اما نباید از نقش برداشت بی‌رویه شن و ماسه از رودخانه توسط شهرداری‌ها، دهیاری‌ها و افراد غیرمسئول نیز به راحتی عبور کرد. شیرابه‌های عفونی زباله‌های شهری و صنعتی را نیز به این لیست اضافه کنید. اگر کمی هم درباره مضرات روغن‌ترمز و اثرات ویرانگر آن بر روی اکوسیستم ماهی‌ها بگوییم، چندان گزافه نیست و از همه مهمتر، نخاله‌های باقی مانده از کامپیوترهای خانگی است که حاوی سم آرسینک بوده و بیش از هر چیزی می‌تواند حیات آبزیان را مورد تهدید قرار دهد. تا یادم نرفته هجوم فاضلاب‌های شهری به رودخانه‌ها را یادآور شوم و سموم کشاورزی و علی‌الخصوص د.د.ت را نیز گوشزد کنم که حسابی در این ماجرا نقش ایفا می‌کنند. گاهی هم البته تغییر اکوسیستم، مانند ظهور چاه نفت در رودسر می‌تواند بر روی زندگی آبزیان تاثیرگذار باشد که این موضوع کنترلش از عهده همه مسئولین، صد البته خارج است. یک نکته دیگر هم اضافه کنم که اگر دام‌های غیرمجاز خلاف قانون است، پس باید فروش و عرضه این دام‌ها نیز ممنوع باشد، ولی که متاسفانه اینگونه نیست و به وفور از تایلند، چین و ژاپن، دام و تور به ایران وارد شده و به راحتی در بازار عرضه می‌شود و در نهایت امر وقتی صیاد داستان ما آن را روی دریا گسترد، تازه به فکر توقیفش می‌افتند.
با این اوصاف فکر می‌کنم باید به آن پیرمرد قدیمی بگویم که ما به همین تلخوس و زالون دلخوشیم و شاید فرزندان ما روزی در آرزوی خوردن اسپیلی باشند.

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد مهدی برنجی یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:36

با سلام
با تشکر از مقاله دلسوزانه شما،فکر می کنم که با کمی همت از طرف مسئولین بلند نظر، میشه همه این تورهای غیر مجاز رو به قفسهای پرورش ماهی تبدیل کرد که یکی از روشهای نوین پرورش هست. وقوع چنین پدیده ای نیازمند دید وسیع مدیریتی هست که آرزو می کنم چنین مدیری در مجمو عه شیلات تنکابن پیدا بشه تا این شهر به عنوان یه پایلوت معرفی بشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد